نهج الشهداء | شهدای بخش های گله دار و اسیر

سنگر حفظ و نشر آثار شهدای مناطق اسیر و گله دار

نهج الشهداء | شهدای بخش های گله دار و اسیر

سنگر حفظ و نشر آثار شهدای مناطق اسیر و گله دار

نهج الشهداء | شهدای بخش های گله دار و اسیر

اگر اذن دهند سعی بر این داریم که از لاله های خونین بگوییم،‏ تا شاید نگاهمان کنند و دستی بر آرند و ما را از این منجلاب دنیا بیرون کشند...
«سنگر حفظ و نشر آثار شهدا و رزمندگان منطقه ی گله دار و اسیر»

بسم الله الرّحمن الرّحیم

إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (فصّلت/30)

یعنی کسانی که گفتند پروردگارمان خداست و بر این عقیده استقامت کردند، فرشتگان رحمت بر آنها نازل می شوند و مژده به ایشان می دهند که نترسید و محزون نباشید. و بشارت باد شما را به آن بهشتی که به شما وعده داده شده بود.

با سلام و درود به پیشگاه ولی عصر حجت بن الحسن العسکری، مهدی (عج) و با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و سلام و درود به شهدای صدر اسلام تا کربلا و از کربلا تا کربلاهای خونین اسلامی و درود و سلام به خانواده های معظّم شهدا، اسرا، مفقودین، مجروحین و معلولین؛ اینک وصیتنامه ی خود را آغاز می کنم:

اکنون که قدم به عرصه ی کارزار می گذارم، با قلبی مملو از عشق به الله و ائمه ی اطهار (علیهم السّلام) می روم تا این جان ناقابل خود را نثار درخت پربرکت و پرثمر اسلام عزیز بنمایم که دیگران از این میوه ی خوب و شیرین که از خون شهیدان عزیزمان آبیاری شده با سود بهره مند شوند. و من که قدم به جبهه های حق علیه باطل می گذارم، اجباری و به خاطر چیزی نبوده و نیست. بلکه این وظیفه ی بزرگ که وظیفه ی هر شخص مسلمان است بر دوشم بود و احساس می کردم. با خود گفتم که باید بروم در میدان کارزار تا شاید توانسته باشم دَین خود را به اسلام عزیز اَدا نمایم که فردای قیامت در محضر عدل الهی و در حضور شهیدان، سرافکنده نباشم.

و ای پدر و مادر خوبم! از شما می خواهم که به بزرگواری خودتان، فرزند حقیرتان را حلال کنید. ای پدر و مادر عزیزم! درود خدا بر شما که توانستید فرزندی ناقابل مثل من را در دامان خود تربیت کنید و به اسلام عزیز تحویل دهید.

باز هم وصیت می کنم به شما پدر و مادر و برادرانم اگر خداوند توفیق شهید شدن در راه خودش به من عطا کرد و به این فیض عظمی که لیاقتش را ندارم، رسیدم؛ برای من گریه و زاری نکنید. و مادر جان! هر وقت خواستی برای من گریه کنی، به یاد آور جوان امام حسین (علیه السّلام)، حضرت علی اکبر (علیه السّلام) و قاسم بن الحسن (علیه السّلام) که جان پاک خود را نثار قرآن نمود.

و اما وصیتی دارم به شما امت حزب الله که راه شهیدان را ادامه دهید و از خون این عزیزان پاسداری نمایید. در پایان از دوستان و رفیقانم {حلالیت می طلبم} و {از خدا} طلب مغفرت می کنم.

خداحافظ – برادر کوچک شما محمد مدحی

شهید محمد مدحی

نهج الشهداء

سنگر حفظ و نشر آثار شهدای گله دار و اسیر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی