نهج الشهداء | شهدای بخش های گله دار و اسیر

سنگر حفظ و نشر آثار شهدای مناطق اسیر و گله دار

نهج الشهداء | شهدای بخش های گله دار و اسیر

سنگر حفظ و نشر آثار شهدای مناطق اسیر و گله دار

نهج الشهداء | شهدای بخش های گله دار و اسیر

اگر اذن دهند سعی بر این داریم که از لاله های خونین بگوییم،‏ تا شاید نگاهمان کنند و دستی بر آرند و ما را از این منجلاب دنیا بیرون کشند...
«سنگر حفظ و نشر آثار شهدا و رزمندگان منطقه ی گله دار و اسیر»

شهید یوسف مظاهری

خاطره ای زیبا از معلم شهید یوسف مظاهری

راوی: محمد مظاهری (برادر شهید)

پدرم دو خودرو داشت و از لحاظ مالی اوضاع خوبی داشتیم.
یوسف با پول خودش به صورت آزاد در بازار آرد و ارزاق میگرفت و شب که میشد ماشین پدر را بر میداشت و وسایل را پشت آن میگذاشت و من را نیز با خود می برد.
به صورت مخفیانه آرد و دیگر ارزاق را بر در خانه های فقرا میگذاشت و درب منازل را میزد و سریع برمی گشتیم.
او شب ها به سراغ فقرای منطقه ی گله دار می رفت و این کار را مخفیانه تکرار می کرد.


📚 کتاب #یوسف_ثانی / صفحه ی ۶۶ الی ۶۷

سنگر حفظ و نشر آثار شهدای منطقه گله دار و اسیر فارس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی